(2454)من گنهکار توأم، رحمی بکن |
|
برمکن یکبارگیم از بیخ وبُن |
(2455)کافر پیر ار پشیمان میشود |
|
چون که عذر آرد مسلمان میشود |
(2456)حضرت پر رحمت است و پر کرم |
|
عاشق او، هم وجود و هم عدم |
(2457)کفر و ایمان عاشق آن کبریا |
|
مسّ و نقره بنده آن کیمیا |
حضرت پر رحمت: وجود حق تعالى است که اصل هر رحمت و مایهى هر نعمت و کرامت است.
عاشق او، هم وجود و هم عدم: هر آفریدهای از عدم، به عشق رسیدن به معرفت حق، حرکت میکند و پا به عالم وجود میگذارد.
کبریا، کبریاء: عظمت و بزرگوارى، بلندى مرتبت حق ، یکى از صفات ویژهى خدا.
کفر و ایمان عاشق آن کبریا:چگونه کفر وایمان عاشق پروردگارند؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت:کفر از اضلال ازل سر چشمه مىگیرد و ایمان از صفت هدایت مىخیزد، این ظهور اسم «مضل» و آن دیگر پیدایش نام «هادى» است، هر یک از اسماء الهى تقاضاى تجلى و ظهور مىکنند و بدین معنى عاشق حق تعالى هستند، همچنین هیچ چیزى یا معنى و صفتى خلعت هستى نمىپوشد مگر آن که منشا آن یکى از اسماء و صفات الهى باشد، آن صفت یا اسم در اصطلاح صوفیه «رب» و پروردگار آن ذات و معنى است که تربیت و استکمال او در سایهى عنایت آن صفت یا اسم صورت مىگیرد و کمال بدان وسیله از ذات احدى بر او فائض مىشود، بدین تعبیر نیز کفر و ایمان از عاشقان کبریاى حق هستند. نظیر آن گفتهى حکیم غزنوى[1] است:
کفر و دین هر دو در رهت پویان وحده لا شریک له گویان
نظیر دیگر:
کفر و ایمان تو و غیر تو در فرمان اوست سر مکش از وى که چشمش غارت ایمان کند
دیوان، ب 7660
درقسمت بعد مولانا می گوید: که چگونه کفر وایمان هر دو عاشق حق اند وفرعون هم کششی به سوی حق دارد.
کیمیا: اکسیر و مادهى مکملى که هر گاه بر مس یا قلعى زنند، زر و سیم مىشود.
خداوند عذر گنهکاران را میپذیرد؛ او سرشار از رحمت و عطوفت و بزرگواری است.این که همهْ عالمِ وجود، عاشق حق است، روشن است. اما عدم چگونه عاشق است؟ مولانا در جای دیگر میگوید: هر آفریدهای از عدم، به عشق رسیدن به معرفت حق، حرکت میکند و پا به عالم وجود میگذارد. او در ادامه میگوید: کافران هم عشق به حق دارند، و این نکته را به حالت مس در برابر کیمیا تشبیه میکند که هر چند مس به نیروی کیمیا، نقره میشود و دیگر مس نیست، با این حال با کیمیا همراهی میکند تا نقره یا طلا پدید آید.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |